کد مطلب:31779 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:18

گنجینه پرسمان » اعتقادات

جهان به دور چه مي گردد و محور و مدار جهان و اساس آفرينش چيست؟

برداشت از سؤال شما اين است كه جهان هستي با همه پديده هايش و با همه تكاپويش بسوي كدامين غايت و هدف سير مي كند.

چه مي خواهند از اين محمل كشيدن چه ميجوينداز اين منزل بريدن

در اين صحرا بگو معبودشان كيست از اين آمدن شدن مقصودشان چيست؟

با اين حال ابتدا بايد غايت مداري و هدفمندي جهان را بپذيريم . در اين باره چند نظريه وجوددارد :

1- جهان همچون انباري از پديده هاي پراكنده و غير مرتبط است كه هدف معيني را دنبال نمي كند !

2- اجزاء جهان با يكديگر مرتبط بوده ، اما ارتباط آن ها از نوع ارتباط مكانيكي اجزاء يك ماشنيي است كه در مجموع يك هدف از پيش تعيين شده را دنبال مي كنند.

3- ميان اجزاء جهان ارتباطي با طراوت و روح انگيز وجود دارد و روحي واحد بر جهان حاكم است كه در پي كمال خويش سير مي كند.

امروز بطلان نظريه اول واضح و بر كسي پوشيده نيست كه ظهور و دوام يك پديده در عالم هستي با پديده هاي بيشماري ارتباط دارد و بدون اين ارتباط موجوديّتش منتفي مي باشد.

اما دو نظريه ديگر بر غايت مداري جهان تأكيد دارند و از اين منظر در آن واحد دو گونه حركت هدفدار را به ظهور

مي رسانند. از يك طرف هر پديده و موجودي در طريق نيل به كمال مطلوب خويش مي كوشد . دانه گندم در دل خاك جستجوگر خوشههاي پر مغز گندم است ، سياره مشتري همچنان مي كوشد تا سپر بلاي زمين باشد و ملائك در



















پرواز دائمي خود و به اذن خالق خويش مديرو مدبّر تشكيلات و نظامات هستي ، مي باشند .

اما از طرف ديگر مجموعه هستي به عنوان يك واحد با روح و شخصيت نيز با توجه به اصل خود در راه نيل به كمال مطلوب يعني رجوع به اصل خود در حركت دائمي است. (1)

در فرمايشات مولاي رومي غايت مداري موجودات از مرحله جمادي تا به غايت الغايات، معشوق مطلق چنين آمده است:



از جمادي مُردمُ نامي شدم





و زنما مُردمزحيوان سر زدم



مردم از حيواني آدم شدم





پس چه ترسم كي ز مردن كم شدم



جمله ديگر بميرم از بشر





تا بر آرم از ملائك بال و پر





و ز ملك هم بايدم پران شوم





آنچه اندروهم نايد آن شوم



و ز ملك هم بايدم جستن ز جو







كل شي هالك الا وجهه



پس عدم گردم عدم چون ارغنون





گويدم كانا اليه راجعون







مناسب است به شرح و تفسير اين اشعار در شرح مثنوي علامه محمد تقي جعفري مراجعه فرماييد.



ـــــــــــــــــــــــــــــــ

1ـ برگفته از كتاب توحيد، استاد مطهري (